تجارب

1- به آدمایی که ممکنه یه روز کارت به دستشون گیر باشه و به قول خودشون باهوشن کمترین احترام  ممکن رو بذار، چون بعدا فک می کنن یه کاسه ای زیر نیم کاست هست.

2- آدمایی که در حقت ظلم میکنن و تو در جایگاهی نیستی که حقت رو بگیری یا بهشون بفهمونی که در حقت ظلم کردن، هیچ وقت با خودت فکر نکن که یه روزی بالاخره بهشون اینو میگی، این آدما حتی ارزش فکر کردن رو ندارن، بذار در ضلالت خودشون سرگردان باشن خیلی شیک بپذیر که یه سری از اطرافیانت بر خلاف ظاهر منعطف و مهربونشون ممکنه ظالم باشن.

3- زندگی ممکنه یه عالمه آدمه گرگ توش باشه و اگه نباشه عجیبه...

عشق آسمانی

دیروز بهم گفت پاشو بیا کارت دارم. ازم پرسید تو حاضری واسه عشقمون چیکار کنی؟ من همینطور هاج و واج مونده بودم چی بگم که یهو یه کاغذ و قلم آورد و گفت باید واسه عشقمون این کارا رو بکنی.... آخرشم گفت بگو یا علی منم گفتم یاعلی  

امروز داشتم درمورد یه موضوعی که خوشایندش نبود باهاش حرف میزدم. سریع کاغذ رو از جیبش درآورد گفت ببین تو قول دادی که واسه عشقمون این کارو بکنی .... خلاصه که اینقدر عشقمون براش مهمه که کاغذ رو با خودش داره همیشه :)

بعد نوشت:

استاد عزیز ما مرد شریفی است و بنده دانشجویی دلقک و البته به قول دوستان، نماد یک شریفی که عشق را در پیپر و دکتری و اینا میبینم. باشد که خداوند شفای عاجل عنایت کند و رفع ابهام از دوستانی که منتظرند من ازدواج کنم، شود.

همینطوری از همه جا

1- این بلاگ آی آر جای باحالی ها، نه؟  اینکه نظر میذارید بلافاصله نمایش میده خیلی خوبه :)

2- به زودی یه خبرایی میشه و میام اینجا میگم :D

3- دیشب داداشم بهم زنگ زده بود و با یه لحن لوسی به من گفت "دختر ترسو" من خیلی خوشم اومد، تا حالا هیچوقت اینقدر لوس حرف نزده بود :)

4- استادم هی میگه خانم ... اینایی که میگم رو جایی نگید...منم هی می گفتم استاد من نمیگم شما میگید... میگه مگه من کوکب خانومم هی میگی شما میگید =)))

5- استاد جان یه چیزای باحال دیگه ای هم گفتن که بعدا میگم ....

یک فنجان چای

دوستم میگه پزشکان گفتند چای را باید خیلی رقیق و به تعداد دفعات زیاد خورد!

ولی من معتقدم چای رو باید خیلی غلیظ و به تعداد دفعات کم خورد ....

شروع

از سختترین کارای دنیا شروع کردنه. 

شروع یک رابطه ی جدید،

شروع یک پروژه ی جدید، 

شروع یک تغییر و شروع یک وبلاگ جدید...

به وبلاگ جدیدم خوش اومدید :)